بازاریابی چیست؟
اگر از شما بپرسند بازاریابی چیست؟ یا از شما بخواهند آن را تعریف کنید، آیا به راحتی قادر به تعریف آن خواهید بود؟
انجمن بازاریابی آمریکا آخرین تعریف از بازاریابی در سال ۲۰۱۳ را اینگونه تصویب نموده است:
بازاریابی، مجموعه ای از فعالیت ها و فرایندها به منظور ایجاد، انتقال، ارسال و تبادل هر آن چیزی است که برای ، مشتریان ، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در کل برای جامعه ارزشمند باشد.
برخی گمان می کنند زمانی که محصولات یا خدمات خود را برای فروش آماده کردند، تازه نوبت به بازاریابی می رسد، ولی باید بگوییم که این تفکر اشتباه است! بازاریابی یا همان مارکتینگ با یک ایده یا محصول آغاز نمی شود، بلکه نقطه آغاز و پایان هر کسب و کاری بازاریابی است و محوریت بازاریابی را نیز مشتری تشکیل می دهد.
در واقع فرآیند بازاریابی حتی قبل از آنکه مشتری وارد چرخه ی کسب و کار شودآغاز می شود نه زمانی که محصول آماده فروش است.
در پاسخ به اینکه ” بازاریابی چیست ” باید گفت بازاریابی به زبان ساده فرایند ترغیب مخاطبان به محصولات و یا خدمات است. این فرآیند با انجام تحقیقات بازار آغاز و با تحلیل رفتار مصرف کننده یا مشتریان، بهبود سفر مشتری، شناخت کامل خواسته ها و نیازهای بازار هدف، نگهداشت مشتریان و افزایش سهم بازار برای برند ادامه خواهد داشت.
تاریخچه بازاریابی
تاریخچه حضور بازاریابی در عرصه تجارت به زمان مبادلات پایاپای باز می گردد و در طول قرن ها با رشد و پیشرفت تجارت، مفهوم مارکتینگ و فعالیت های مارکتینگ نیز کاملتر شده است.
مارکتینگ به عنوان یک علم در طی چند قرن اخیر دو بار دستخوش تحولات پایه ای و اساسی شده:
یک بار با ظهور انقلاب صنعتی و بار دوم با ظهور علم فناوری اطلاعات در عرصه تجارت که در نهایت منجر به شکل گیری مفهوم دیجیتال مارکتینگ شد.
یادمان باشد که دیجیتال مارکتینگ بر اساس اصول قواعد و استراتژی های بازاریابی بنا شده و به عنوان یکی از زیر مجموعه های علم بازاریابی به منظور پیشبرد هرچه بهتر فعالیت های بازاریابی سازمان به کار برده می شود.
شاید در جواب به اینکه “بازاریابی چیست” بهترین و کوتاه ترین پاسخ این باشد که “بازاریابی تلفیق علم و هنر است، و خلاقیت لازمه پیشرو بودن در این صنعت است”.
امروزه بازاریابی متاسفانه یا خوشبختانه به نوعی با زندگی انسانها و بیشتر تصمیماتی که می گیرند از انتخاب محل زندگی و دانشگاه گرفته تا سبک زندگی و حتی کتابی که می خوانند عجین شده که خود نشات گرفته از مفاهیم جدیدی است که در این علم تعریف می شوند و معنا می یابند.
بازاریابی چهار بخش کلی را در برمی گیرد :
- شناخت مشتریان و محیط خارجی کسب وکار به جزییترین شکل ممکن
- شناسایی فرصتها و پتانسیل های موجود در بازار، سپس تهیه و تدوین استراتژی هایی برای سرمایه گذاری بر روی آنها
- استفاده از ابزارهای مارکتینگ برای دستیابی به اهداف اصلی کسب و کار
- سنجش نتایج فعالیت های بازاریابی انجام شده و تدوین فرایند بهبود مستمر به منظور توسعه کسب و کار
اصول بازاریابی چیست؟
یادتان باشد که در مارکتینگ “مشتریان” شما تنها به افرادی که محصول شما را از قفسه ها خریداری می کنند یا از خدماتتان استفاده می کنند محدود نمی شوند بلکه سرمایه گذاران، توزیع کنندگان، خرده فروشان و دیگر ذینفعان نیز به نوعی مشتریان شما محسوب می شوند و تنها نحوه تعاملشان با برند شما متفاوت است.
گاهی مارکتینگ به اشتباه مترادف با تبلیغات در نظر گرفته می شود، در صورتی که اگر بازاریابی را یکی از چرخ دنده های اصلی کسب وکار بدانیم، تبلیغات تنها جزئی از این چرخ دنده است.
برخی هم مارکتینگ را به اشتباه برابر با فروش می دانند. به عقیده ی این افراد فروش همان بازاریابی است. در حالی که مارکتینگ و فروش به هیچ وجه یکسان نیستند و فروش بخشی از فرایند بازاریابی را تشکیل می دهد.
در یک کلام بازاریابی فراتر از ترفیع، فروش، و تبلیغات است.
بازاریابی یکی از بخش های اصلی کسب و کار است که بر افزایش و نگهداشت مشتریان فعلی و دستیابی به مشتریان بالقوه بیشتر و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل تمرکز دارد.
برخی از انواع بازاریابی ها
بازاریابی سنتی
بازاریابی سنتی به شیوه های مختلف تبلیغات برند قبل از ظهور اینترنت به کمک کانال های آفلاین مثل بیلبوردها، آگهی های تبلیغاتی، تبلیغات رادیویی و … اشاره دارد.
بازاریابی برون گرا
بازاریابی برونگرا همان تبلیغات مزاحم مثل تلفن های تبلیغاتی، ایمیل های پشت سر هم و یا تبلیغات پرینتی هستند که بدون توجه به تمایل مخاطب سعی در انتقال پیام بازاریابی خود دارند.
بازاریابی درون گرا
بازاریابی درونگرا بر خلاف بازاریابی برونگرا سعی در جذب مشتریان دارد و مزاحمتی برای افراد ایجاد نمی کند.
دیجیتال در بازاریابی دیجیتال برخلاف بازاریابی سنتی از ابزار دیجیتال مثل رایانه، تلفن همراه هوشمند، تبلت، کنسول بازی، تابلو تبلیغاتی هوشمند و … در بازاریابی استفاده می شود.
در اخر
اطمینان از این موضوع است که مشتری در مرکز همه تصمیم گیری های کلان کسب و کارهای بزرگ و کوچک قرار دارد و نیاز ها و خواسته هایش توسط هر یک از کارکنان برند درک و برآورده می شود، همه آن چیزیست که در بازاریابی حائز اهمیت است.
هر شخصی که به نوعی با کسب و کار در تعامل است از صاحب یک کسب وکار تا یک فروشنده یا حتی یک ادمین اینستاگرام ساده، باید بداند بازاریابی چیست و چگونه می تواند از مفاهیم و استراتژی های بازاریابی به منظور پیشبرد اهداف کسب وکارش استفاده نماید.